پنج شنبه 92 فروردین 22 , ساعت 12:6 عصر
مادر پدر
می نشست روی زانوی پدر،با دستمال سر و صورت پدرش را که خکستر و خاکروبه ریخته بودند،پاک می کرد.جای زخم ها را نوازش می کرد و پدرش را می بوسید.همه می دانستند مادر پدرش است.
از محمد شنیده بودند که صدایش میزند:"ام ابیها".
شهادت بانوی علوی حضرت ام ابیها بر دلسوخنگانش تسلیت باد
نوشته شده توسط محمد قنبری | نظرات دیگران [ نظر]